کتاب «شکارچی ه ی کر» داستان اسماعیل و خانوادهاش است که در روستای سلخ در جزیره قشم زندگی میکنند و شغل مردان خانواده صیادی است. کاری که گاهی خطر مرگ دارد.
اسماعیل مجبور میشود مدرسه را رها کند تا در صیادی به پدر و پدربزرگش کمک کند. آنها یک شب به شکار ه کر یا وال ه که بزرگترین ه و بزرگترین ماهی دنیاست میروند تا بتوانند از روغن آن برای ساخت لنج استفاده کنند. اما طی حادثهای قایق آنها در هم میشکند و پدر و پدربزرگ اسماعیل غرق میشوند و از آن زمان کینه کره به دل اسماعیل میافتد. تمامی سالهای بعد را اسماعیل به دنبال کردن کر هها و کشتن آنها میگذراند. اما به تدریج با اتفاقاتی که در زندگیاش میافتد میل به انتقام در او فروکش میکند. در کنار داستان اسماعیل و تبدیل شدنش به یک ناخدا و صیاد موفق، رسم و رسوم اهالی روستایی سلخ، سدشکنی فاطمه خواهر اسماعیل برای خواندن درس بهورزی و تاسیس مرکز بهداشت در روستا و قصه زندگی دیگر صیادان و اهالی روستا نیز کمابیش روایت میشود.
نویسنده برای آنکه متن کتاب «شکارچی ه ی کر» برای خوانندگان غیر قشمی نیز قابل فهم باشد، زبان مکالمهها را ساده کرده و تنها از برخی کلمات و اصطلاحات زبان قشمی استفاده کرده است. برخی کلمات در متن کتاب با ستاره مشخص شدهاند و در انتهای کتاب شرح داده شدهاند.
درباره نویسنده کتاب «شکارچی ه ی کر»
«عباس عبدی» زاده آبادان بود و سالها در جزیره قشم زندگی کرد. به همینخاطر داستان چندین کتاب او مانند «